سلمان علی(علیه السلام)

سایتی کامل درباره پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) و مهدویت و تاریخ اسلام

ولادت امیرالمؤمنین علی (ع) در بیت الحرام و کعبه

راوی حدیث شخصی است به نام یزید ابن قعنب که تمام علمای علم رجال او را فردی کذاب دانسته و معتقدند او مشرک بود و مشرک هم از دنیا رفته! علامه مجلسی از این شخص روایتی در کتاب بحار نقل نموده به این مضمون: «او می گوید روزی در کنار خانه کعبه نشسته بودم که دیدم فاطمه بنت اسد آمد در کنار کعبه ناگهان دیوار کعبه شکافته شد و او داخل گردید و سپس دیوار بهم پیوسته شد! من آنجا ماندم تا سه روز و بعد از سه روز دیدم بار دیگر دیوار شکافته شد و فاطمه بنت اسد در حالی که نوزادی در بغل داشت بیرون آمد! خبر به ابوطالب و محمد(ص) و دیگران دادند و آنها آمدند طفل را که به آغوش محمد(ص) دادند ناگهان طفل زبان گشود و به او گفت ای محمد بخوانم برای تو تورات! محمد گفت بخوان و طفل شروع به خواندن تورات نمود! آن گاه طفل گفت بخوانم برایت انجیل را! محمد(ص) گفت بخوان علی جان! و او خواند انجیل را! و سپس گفت ای محمد بخوانم قرآنی را که هنوز بر تو نازل نشده! گفت بخوان علی جان! و علی سه روزه شروع به خواندن قرآن کرد!... » اول اینکه خواندن تورات و انجیل روزها طول می کشیده و سه روز هم که معطل بوده چگونه راوی در این مدت تمام وقت آنجا مانده؟ دوم اینکه این چنین اتفاقی افتاده و طرف به کسی نگفته و منتظر می مونه که آخرش چی می شه؟ شخصا اگر من بود می رفتم و به همه خبر می دادم تا ببینیم مادر مولا چه می کرده اون جا! سوم اینکه چرا مردم عرب این حادثه بزرگ را هیچگاه به یاد نداشتند و در هیچ کجا شنیده نشده که پیامبر(ص) و یا علی(ع) از چنین واقعه ای نام ببرند؟ جالب اینجاست که مجلسی در جای دیگری از قول ابوطالب پدر علی(ع) روایت نموده که او فرموده پسرم علی در خانه خودم به دنیا آمده! حال ما حرف پدر علی را قبول کنیم یا یزید ابن قعنب را؟! در کل آیا این حدیث واقعیت داره.


موضوع تولد امیر المومنین(ع) در خانه کعبه از مسلّمات تاریخی و مورد تایید شیعه و اهل سنت است و از این نظر جای بحث و کلام ندارد. این مطلب در منابع مختلف شیعه و سنی و با سند های مختلف ذکر شده است و ضعیف بودن برخی راویان در برخی روایات، ضرری به این واقعیت نمی رساند. بر خلاف فرمایش شما این حادثه و جزئیات آن به علت عجیب بودن و بی نظیر بودنش از همان زمان مورد توجه و گفتگو بوده و در هنگام وقوع شاهدان و ناظران فراوانی داشته است و این دلیل بر منزلت خاص امیر المومنین و مادر گرامی اش در نزد خداوند است و اگر روایتی بر خلاف این واقعیت مطلبی بگوید در مقابل تعداد زیادی از روایات که بیانگر این حادثه مسلّم تاریخی است قابل اعتنا و توجه نمی باشد. حادثه در نوع خود به حدی شگفت آور بوده که سه روز انتظار کشیدن برای خروج مادر امیر مومنان از کعبه معظمه و روشن شدن وضعیت مادر بارداری که مهمان خاص پروردگار است امری عادی می نماید و حتی اگر مدت اقامت فاطمه بنت اسد در خانه خدا بیش از این هم به طول می کشید باز مردم در انتظار می ماندند. اما قرائت تورات و انجیل و قرآن که در روایت مورد پرسش مطرح شده مراد خواندن تمام این کتاب های آسمانی نیست تا نیاز به زمانی طولانی داشته باشد و علاوه بر این ظهور عجائب و کرامات و امور خارق العاده از امامان معصوم(ع) از همان اوان کودکی امری معمولی است و در تاریخ زندگی همه اولیای الهی این مطلب بیان شده است.

ولادت على علیه السلام در کعبه به اعتراف علماى اسلام
علما و دانشمندان بزرگ شیعه و اهل سنت در این که ولادت على علیه السلام در خانه کعبه واقع شده است،اتفاق نظر دارند،حتى مرحوم‏«اردو بادى‏»در این موضوع کتاب قطورى نگاشته است. (1) در این قسمت‏به نظر برخى از علماى شیعه و اهل سنت اشاره مى‏کنیم:
نظر برخى از علماى اهل سنت
1-حاکم نیشابورى:
«اخبار در مورد این که فاطمه بنت اسد«على بن ابى طالب‏»را در خانه کعبه به دنیا آورد،در حد تواتر است.» (2) -حافظ گنجى شافعى:
«امیر المؤمنین على علیه السلام در مکه و در داخل بیت الله الحرام در شب جمعه سیزدهم رجب سال سى‏ام عام الفیل،متولد شد،و جز او مولودى در بیت الله الحرام تولد نیافته است،نه پیش از او و نه پس از او.این امتیاز نشانه بزرگى مقام و موقعیت او بود که شامل حال او گشت.» (3)
3-ابن صباغ مالکى:
«على بن ابى طالب علیه السلام در شب جمعه سیزدهم رجب سال سى‏ام عام الفیل -23 سال قبل از هجرت-در مکه مشرفه در بیت الله الحرام متولد گشت.این فضیلت را خداوند به جهت جلال و بزرگى و کرامت على علیه السلام به او اختصاص داده است...» (4)
4-احمد بن عبد الرحیم دهلوى در«ازالة الخفاء»نظیر عبارت فوق را نقل کرده است. (5)
5-علامه ابن جوزى حنفى مى‏گوید،در حدیث آمده است:
«فاطمه بنت اسد در حال طواف خانه خدا بود که درد زایمان او را فرا گرفت.در همین حال درب کعبه باز شد و فاطمه داخل کعبه گشت و در آن جا،على علیه السلام را به دنیا آورد.» (6)
6-ابن مغازلى شافعى از زبیده دختر عجلان نقل مى‏کند:
«وقتى فاطمه بنت اسد درد زایمانش شدید شد،ابو طالب بسیار ناراحت گشت.در همین حال حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم سر رسید و از او پرسید:عمو جان چراناراحتى؟گفت:فاطمه در ناراحتى زایمان بسر مى‏برد.حضرت به نزد فاطمه رفت.آن گاه دست ابو طالب را گرفت و فاطمه هم به دنبال آنها،به سوى خانه خدا راه افتادند.حضرت،فاطمه را داخل کعبه برد و به او فرمود:اجلسی على اسم الله،به نام خدا بنشین،سپس او را درد شدیدى فرا گرفت و کودک زیبا و پاکیزه‏اى به دنیا آورد که مثل زیبایى او را ندیده بودم و ابو طالب اسم او را على گذاشت و پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم قنداقه على را گرفت و به منزل فاطمه برد.» (7)
7-علامه سکتوارى بسنوى:
«اول کسى که در کودکى در اسلام میان اصحاب به نام‏«حیدره‏»-یعنى شیر-نامگذارى شد،سید و مولاى ما«على بن ابى طالب‏»است،زیرا موقعى که على علیه السلام در داخل کعبه به دنیا آمد،پدرش ابو طالب در سفر بود.مادرش فاطمه با تفال به خیر،او را همنام پدرش که‏«اسد»بود،نام گذاشت.» (8)
8-علامه محمد مبین انصارى حنفى:
«ولادت على علیه السلام در مکه در داخل بیت الله الحرام بوده است و هیچ کس غیر از«على‏»در چنین مکان مقدسى به دنیا نیامده است.» (9)
9-صفى الدین حضرمى شافعى،مى‏نویسد:
«ولادت على علیه السلام در کعبه مشرفه بوده است.او نخستین و آخرین کسى است که در این مکان مقدس به دنیا آمده است.» (10)
10-عباس محمود عقاد مصرى:
«على علیه السلام در داخل کعبه به دنیا آمد و خداوند به او عنایتى فرمود که هرگز بر بتهاسجده نکرد....» (11)
11-آلوسى:«این ماجرا بسیار بجا و شایسته بود که خداى متعال اراده کرد تا پیشواى امامان در جایى به دنیا آید که قبله مؤمنان است.منزه است پروردگارى که هر چه را در جاى خود مى‏نهد،و او بهترین حاکمان است.»
در ادامه مى‏نویسد:
«چنان که برخى گفته‏اند،گویا على علیه السلام نیز خواست‏به خانه کعبه که تولدش در آن افتخارى براى او بود،خدمتى کند.به همین جهت‏بود که بتهاى خانه کعبه را از فراز به زیر افکند،زیرا در پاره‏اى از روایات آمده که خانه خدا،به درگاه خداوند شکایت کرد و گفت:پروردگارا تا چه وقت در اطراف من،این بتها را پرستش مى‏کنند؟و خداى تعالى به او وعده داد که آن مکان مقدس را از بتها پاک خواهد کرد.... » (12)
علامه امینى قدس سره در الغدیر بیش از بیست نفر از علماى اهل سنت و کتابهاى آنان را نام مى‏برد که به صراحت نوشته‏اند على بن ابى‏طالب علیه السلام در داخل کعبه مکرمه به دنیا آمده است. (13)
خانه و زادگاه تو،بیت‏خداست‏یا على چهره دلگشاى تو قبله نماست‏یا على زمزمه ولادتت،سوره مؤمنون بود روز نخست‏بر لبت ذکر خداست‏یا على
نظر علماى شیعه
علماى شیعه به اتفاق آرا معتقدند امیر مؤمنان على علیه السلام در داخل کعبه به دنیا آمده و این فضیلت،فقط منحصر به اوست و کسى جز او این افتخار نصیبش نخواهد شد.براى‏نمونه،کلام برخى از دانشمندان بزرگ شیعه را به اختصار مى‏آوریم:
1-سید رضى،گرد آورنده نهج البلاغه، (متوفى 406) :
«ولادت على علیه السلام در مکه و در خانه خدا در سیزده رجب سى سال بعد از عام الفیل بود...و من کسى را که مانند على بن ابى طالب علیه السلام در خانه خدا به دنیا آمده باشد نمى‏شناسم.» (14)
2-شیخ مفید (متوفى 413) :
«على علیه السلام در روز جمعه سیزده رجب سى سال بعد از عام الفیل در مکه در داخل بیت الله الحرام به دنیا آمد.نه کسى بعد از او و نه کسى قبل از او به این مقام مفتخر نشده است.» (15)
3-علامه جلیل سید مرتضى (متوفى 436) :
«على در خانه خدا به دنیا آمد و هیچ کس در این فضیلت‏شریک و نظیر او نیست.» (16)
4-مفسر کبیر مرحوم قطب الدین راوندى (متوفى 573) :
«محل ولادت على صلى الله علیه و آله و سلم،خانه خدا و بیت الله الحرام بود و هیچ کس جز او در این مکان تولد نیافته است.» (17)
5-علامه حلى (متوفى 726) :
«هیچ کس در کعبه مکرمه،جز این على بن ابى طالب علیه السلام متولد نشده است،نه قبل از او و نه بعد از او.» (18)
6-مفسر بزرگ امین الاسلام مرحوم طبرسى (متوفى 548) صاحب تفسیرمجمع البیان:
«هرگز کسى غیر از على علیه السلام در خانه خدا به دنیا نیامده است،نه پیش از او و نه پس از او.» (19)
7-ابن شهر آشوب (متوفى 588) :
«فرزند پاکیزه (على علیه السلام) از نسل پاکیزه در محل پاکیزه‏اى به دنیا آمد.چنین کرامتى براى چه کسى یافت مى‏شود؟زیرا شریفترین بقعه‏ها حرم و مکه است و شریفترین محل حرم،مسجد است،و شریفترین محل مسجد،کعبه مکرمه است،و مولودى جز على علیه السلام در این مکان مقدس یعنى کعبه به دنیا نیامده است،پس على علیه السلام در بهترین مکانى که ممکن بوده متولد شده است.» (20)
8-محقق اربلى (متوفى 692) :
«على علیه السلام در مکه مکرمه در داخل خانه خدا در سیزدهم رجب سى سال بعد از عام الفیل به دنیا آمد.هیچ کس قبل از او و بعد از او به این فضیلت‏بزرگ مفتخر نشد،و این فضیلت و شرفى است که خداى سبحان به خاطر جلال و کرامت آن حضرت اختصاص به او داده است.» (21)
9-علامه مجلسى (متوفى 1110) :
«على علیه السلام در مکه مکرمه در خانه خدا در ماه رجب،سى سال بعد از عام الفیل،به دنیا آمد.» (22)
10-مورخ شهیر محمد بن خاوند:
«ولادت على علیه السلام در داخل کعبه بود.هیچ کس این سعادت نصیبش نشد،جز على بن ابى طالب علیه السلام. تولد على علیه السلام در کعبه،از نظر تاریخ و روایت قطعى‏است و هیچ تردید و شبهه‏اى در آن راه ندارند.» (23)
بیش از پنجاه نفر از بزرگان شیعه در آثار خود به تولد على علیه السلام در کعبه اشاره دارند.براى آگاهى بیشتر در این زمینه به کتاب ارزشمند«الغدیر»مراجعه نمایید. (24)
پى‏نوشتها:
1-الغدیر،ج 6،ص 27.
2-مستدرک حاکم نیشابورى،ج 3،ص 550، (در شرح حال حکیم بن حزام).
3-کفایة الطالب،ص 407.
4-الفصول المهمه،ص 30.
5-الغدیر،ج 6،ص 22.
6-تذکرة الخواص،ص 20.
7-مناقب ابن مغازلى،ص 6،ح 3،الفصول المهمة،ص 30.
8-محاضرة الاوائل،ص 79 به نقل از:الاحقاق،ج 7،ص 490.
9-وسیلة النجاة،محمد مبین حنفى،ص 60، (چاپ گلشن فیض لکهنو).
10-وسیلة المآل،حضرمى شافعى،ص 282.
11-عبقریة الامام على،ص 23.
12-ر.ک:الغدیر،ج 6،ص 22.
13-علاقمندان مى‏توانند براى اطلاع بیشتر به کتاب الغدیر،ج 6،ص 21-23،مراجعه نمایند.
14-خصائص الائمه،ص 39.
15-ارشاد مفید،ج 1،ص 5.
16-ر.ک:الغدیر،ج 6،ص 24.
17-خرائج و جرائح راوندى،ج 2،ص 888.
18-ر.ک:الغدیر،ج 6،ص 24.
19-ر.ک:الغدیر،ج 6،ص 26.
20-مناقب ابن شهرآشوب،ج 2،ص 175.
21-کشف الغمه،باب المناقب،ج 1،ص 81.
22-مرآة العقول،ج 5،ص 275.
23-روضة الصفا،فى آداب زیارت المصطفى،الجزء الثانی.
24-الغدیر،ج 6،ص 24-27.
مظهر ولایت ص 22
سید اصغر ناظم زاده قمى
«ولادت امام علی ـ علیه‎ السلام ـ در کتب اهل سنت»
1. حافظ ابو عبدالله محمد بن عبدالله، معروف به حاکم نیشابوری، که همه بزرگان اهل سنت او را مورد اعتماد و استناد دانسته اند در کتاب بسیار معروفش، «مستدرک صحیحین» می گوید: روایات متواتر است که فاطمه بنت اسد، امیرمؤمنان علی بن ابی طالب ـ کرّم الله ـ وجهه، را در خانه کعبه به دنیا آورده است.
2. شاه ولی الله احمد بن عبدالرحیم دهلوی، محدث متعصب اهل سنت، در کتاب «ازاله الخفا» می نویسد: «بی گمان روایات متواتر است در این که فاطمه بنت اسد، امیرالمومنین علی بن ابی طالب را در درون کعبه به دنیا آورد، بدون تردید او در روز جمعه سیزدهم رجب، سی سال بعد از عام الفیل، در خانه کعبه به دنیا آمده است، و هرگز پیش از او یا بعد از او کسی در خانه‌کعبه زاده نشده است.»
3. شهاب الدین ابوالثنا، سید محمود آلوسی، صاحب تفسیر آلوسی، در شرح بر قصیده عینیه عبدالباقی افندی عمری می نویسد: ولادت امیرمؤمنان کرم الله وجهه در درون کعبه، در سراسر دنیا مشهور است و در کتابهای هر دو فرقه شیعه و سنی روایت شده است، و هرگز در مورد غیر ایشان چنین فضیلتی ثابت نشده است.
4. نورالدین علی بن محمد بن صباغ مکی، از دانشمندان معروف اهل سنت، مشهور به ابن صباغ مالکی در کتاب «الفصول المهمّه» با سلسله سند از ابن مغازلی، از امام سجاد ـ علیه‎ السلام ـ مبنی بر ولادت امام علی ـ علیه‎ السلام ـ در درون خانه کعبه نقل کرده است که: پیش از او کسی در بیت الله الحرام متولد نشد، و این برتری ویژه اوست از سوی خداوند برای ابراز کرامت و شرافت و شکوهمندی او»
منابعی از اهل سنت که به طور صریح به شکافته شدن دیوار کعبه اشاره کرده اند:
1. محمد شریف خان شیروانی در کتاب «چوتهی کتاب» به ولادت امام علی ـ علیه‎ السلام ـ در درون کعبه و شکافته شدن دیوار کعبه و شنیده شدن صدای هاتف غیبی تصریح کرده است.
2. مولوی حافظ حکیم ظهیر احمد سهسوانی در کتاب «ظهیر البشر» در احوال و فضائل ائمه می نویسد:
«چون خداوند اراده نمود که شرفی بر شرفهای کعبه بیفزاید، دیوار کعبه را بشکافت و فاطمه بنت اسد را به درون کعبه فرا خواند و فاطمه فرزندش علی را در درون کعبه به دنیا آورد.»
3. علامه حسن بن امان الله مولوی عظیم آبادی هندی، درکتاب تجهیز الجیش جریان ولادت امام علی ـ علیه‎ السلام ـ را طبق روایت «بشائر المصطفی» از یزید بن قعنب نقل کرده است.»
4. دکتر محمد شاه قادری، دانشمند و پزشک نامی سرزمین لاهور، در کتاب «مصباح المقربین» تصریح می کند که امیرمؤمنان در درون کعبه متولد شد و تصریح می کند که ما در آنجناب در حال طواف کعبه بود که او را درد زایمان گرفت، دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد به درون کعبه فرا خوانده شد، سپس تأکید می کند که هرگز چنین شرف و فضیلتی به جز امیرمؤمنان برای احدی نصیب و میسر نشده است...
نتیجه گیری:
با بررسی متون تاریخی به این نتیجه می رسیم که جریان ولادت امام علی ـ علیه‎ السلام ـ و شکافته شدن دیوار کعبه در منابع متعددی از اهل سنت به آن اشاره شده است که برای نمونه به شماری از آنها اشاره کردیم.
صابری یزدی،‌علیرضا، هزار حدیث در فضائل امام علی ـ علیه‎ السلام ـ ، ترجمه، محمد رضا انصاری محلاتی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1380، صفحات 32،31، محمد بن فتّال نیشابوی، روضه‌ الواعظین، قم، رضی، 1386ق، ج1، ص 76 و ابی محمد الحسن بن محمد دیلمی،‌مؤسسه اعلمی بیروت، ص 211 و علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه ج1، ص 59، و شیخ طوسی، امالی، ص 80، 1313، شیخ صدوق علل الشرایع، ص 56.
قزوینی، سید محمد کاظم، امام علی ـ علیه السلام ـ،از ولادت تا شهادت، ترجمه: علی کرمی، قم

منبع: پرسمان دانشجویی

موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین جلالی

اهل بیت2

در منابع لغوی عرب کلمه «اهل» بر نوعی رابطه و پیوند میان یک انسان با انسان یا چیز دیگری دلالت می‌کند؛ برای نمونه، در عربی، همسر را اهل مرد می‌شمارند، امت هر پیامبری اهل اویند و ساکنان خانه یا شهر، اهل خانه یا شهرند. همچنین، پیروان هر دین و آیینی اهل آن دین‌اند. اهل بیت در لغت به معنای ساکنان خانه پیامبر(ص)و نزدیکان او است؛ ولی این عبارت، در عرف مسلمانان معنای خاصی دارد. .

واژه «آل» نیز در اصل «اهل» بوده که حرف «هاء» به همزه و سپس به «الف» تبدیل شده است . کاربرد واژه «آل» از واژه «اهل» محدودتر است؛ زیرا «آل» به زمان و مکان و حرفه و مانند آن اضافه نشده و به انسان اختصاص دارد و در مورد انسان نیز تنها به انسان‌هایی که جایگاه ویژه‌ای برای او دارند، اضافه می‌شود؛ مانند آل ابراهیم، آل عمران، آل فرعون .

کلمه اهل بیت در قرآن در سه آیه به کار رفته است:

  1. در آیه۷۳ سوره هود که مربوط به حضرت ابراهیم (ع) و همسر اوست «قالُوا أَ تَعْجَبینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیکُمْ أَهْلَ الْبَیتِ إِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ ».

  2. در آیه ۱۲ قصص که مربوط به خاندان موسی (ع) است «‌فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی‏ أَهْلِ بَیتٍ یکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ ».

  3. در آیه ۳۳ سوره احزاب که به آیه تطهیر معروف است. خداوند خطاب به پیامبر و خاندان او فرموده است: إِنَّما یریدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً: خدا فقط می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.

اهل بیت در روایات

در احادیث نبوی

واژه اهل بیت در احادیث نبوی چهار کاربرد مختلف دارد که می‌توان آنها را کاربردهای: اعم، عام، خاص و أخصّ نامید.

  1. کاربرد اعم آن، کسانی که هیچ گونه پیوند خویشاوندی نسبی یا سببی با پیامبر ندارند را شامل می‌شود. آنان مسلمانانی‌اند که در پیروی از پیامبر (ص) صادق و ثابت قدمند. چنان که پیامبر (ص) سلمان فارسی وابوذر غفاری را از اهل بیت به شمار آورده است، در برخی روایات اهل بیت بر افراد دیگری نیز اطلاق شده است که اسامة بن زید  و واثلة بن اسقع 

  2.  از آن جمله است.

  3. کاربرد عام اهل بیت همه خویشاوندان نسبی پیامبر (ص) را دربرمی‌گیرد، کسانی که صدقه واجب (زکات) بر آنان حرام شده است. 

  4. .در حدیث دیگری، تعبیر اهل بیت در خصوص عباس عموی پیامبر و فرزندان او به کار رفته است .

  5. کاربرد خاصّ اهل بیت مربوط به همسران پیامبر (ص) است. بدون شک، همسران پیامبر (ص) مطابق معنای لغوی و عرفی، اهل بیت پیامبرند، مقصود از بیت در این جا، بیت سُکنی (محل سکونت) است، نه بیت نَسَب یا نبوت.

  6. کاربرد أخصّ اهل بیت به گروهی از خاندان پیامبر (ص) اختصاص دارد که از ویژگی عصمت برخوردارند. مصداق آن در روایات مربوط به آیه تطهیر و آیه مباهله، اصحاب کساء (علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام است. و در احادیثی مانند حدیث ثقلین، حدیث سفینه و مانند آنها که بر وجود اهل البیت در همه زمان‌ها دلالت دارد، علاوه بر اصحاب کساء، امامان معصوم از دودمان امام حسین (علیه‌السلام) می‌باشد.

در احادیث امامان

در احادیث ائمه (علیهم السلام) نیز اهل بیت در سه معنا به کار رفته است:

  1. کاربرد عامّ که مؤمنان راستین را شامل می‌شود چنان که امام صادق فرموده است: «هر کس پرهیزکار و صالح باشد از ما اهل بیت است . امام (ع) به دو آیه از قرآن کریم بر این معنا استشهاد کرده است: (ومن یتولّهم منکم فإنّه منهم) ; و هر کس از شما آنها را به دوستی گیرد، از آنان خواهد بود ، (فمن تبعنی فإنّه منّی) ; پس هر که از من پیروی کند، بی گمان او از من است .

  2. کاربرد خاصّ آن به خویشاوندان پیامبر (ص) اختصاص دارد. چنان که امیرالمؤمنین فرموده است: «هرگاه در جنگ با دشمنان اسلام کار سخت می‌شد و مردم از مقابله با دشمن خودداری می‌کردند، پیامبر (ص) اهل بیت خود را به کارزار می‌فرستاد، عبیدة بن حارث در جنگ بدر، حمزه در جنگ احد و جعفر طیار در جنگ موته به شهادت رسیدند .

  3. کاربرد اخصّ آن به آن دسته از خویشاوندان پیامبر (ص) اختصاص دارد که از مقام و منزلت ویژه‌ای برخوردارند و گفتار و رفتار آنان ملاک حق و راهنمای حقیقت است. چنان که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرموده است: «به اهل بیت پیامبرتان بنگرید و به سمت و سوی حرکت آنان ملتزم باشید و از آنان پیروی کنید، زیرا آنان هرگز شما را از مسیر هدایت خارج نکرده و به گمراهی باز نمی‌گردانند، نه از آنان پیشی بگیرید که گمراه خواهید شد، و نه از آنان فاصله بگیرید که هلاک خواهید شد» . امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) خطاب به اهل عراق فرمود# «ما اهل بیتی هستیم که خداوند آیه تطهیر  را درباره آنان نازل فرموده است» . روایات در این خصوص بسیار است.

از دو معنای اخیر، در کتاب‌های شیعه معنای دوم رایج‌تر است و هرگاه عبارت اهل بیت بدون قرینه به کار برده شود، به احتمال قوی معنای سوم مد نظر است.

بارزترین ویژگی اهل بیت به معنای أخصّ آن، عصمت است. این ویژگی از آیه تطهیر به روشنی به دست می‌آید، زیرا در این آیه از اهل بیت به عنوان کسانی یاد شده که خداوند اراده کرده است هرگونه پلیدی را از آنان دور سازد. کلمه «إنّما» در آیه، و روایات شأن نزول بیانگر این است که این مسئله از ویژگی‌های اهل بیت است، و به آنان اختصاص دارد.

حدیث ثقلین نیز که از احادیث متواتر است و در سند آن تردیدی وجود ندارد  بر عصمت اهل بیت پیامبر (ص) (به معنای اخصّ آن) دلالت می‌کند، زیرا در این حدیث، اهل بیت به عنوان «ثقل اصغر» در کنار قرآن که «ثقل اکبر» است قرار گرفته و دو میراث گرانبهای پیامبر (ص) به شمار آمده که از یکدیگر جدا نخواهند شد و اگر مسلمانان به آن دو تمسک جویند گمراه نخواهند شد. بدون شک، قرآن کریم کلام خداوند است و هیچ گونه خطا و انحرافی در آن راه ندارد: (لا یأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ) ; هیچ گونه باطلی، نه از پیش رو و نه از پشت سر به سویش نمی‌آید (فصلت:۴۲) ، بنابراین، اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز که در کنار قرآن قرار گرفته، تمسک به آن مانع گمراه شدن انسان است و هیچ گونه خطا و انحرافی در آن راه نخواهد داشت.

به اعتقاد برخی از عالمان اهل سنّت در عصمت اخلاقی و عملی اهل بیت یعنی حضرت زهرا (س) و امامان دوازده گانه شیعه (ع) شکی نیست، و جز انسان نادانی که منکر اسلام باشد در آن تردید نمی‌کند، آنچه مورد اختلاف است، عصمت علمی آنان است ، ولی با توجه به این که حدیث ثقلین تمسک به اهل بیت در حوزه دین را مانع از ضلالت می‌داند، عصمت علمی آنان نیز به روشنی به دست می‌آید.

روایات متعددی بر برتری اهل بیت (ع) دلالت دارند، از جمله از حدیث ثقلین برتری اهل بیت پیامبر (ص) بر دیگران نیز به روشنی به دست می‌آید، زیرا پیامبر (ص) آنان را در کنار قرآن قرار داده است، قرآن را ثقل اکبر و اهل بیت را ثقل اصغر نامیده است، و فرد دیگری را در ردیف قرآن قرار نداده است. بنابراین همان گونه که قرآن کریم بر مسلمانان برتری دارد، اهل بیت نیز، از دیگران برترند.

آیه مباهله نیز بر برتری اهل کساء بر دیگر صحابه پیامبر دلالت می‌کند، زیرا بر اساس این آیه، پیامبر (ص) از جانب خداوند مأموریت یافته است تا از میان کودکان، مردان و زنان مسلمان افرادی را برای مباهله با نصرانی‌های نجران با خود همراه نماید. و پیامبر (ص) از مردان، حضرت علی (ع) و از زنان، حضرت زهرا (س) و از کودکان، حسن و حسین (ع) را برگزید. بدون شک برای مباهله کسانی برگزیده می‌شوند که از نظر ایمان و قرب به خداوند از جایگاه بالایی برخوردار باشند..

ابوریاح، خدمت کار امّ سلمه از پیامبر (ص) روایت کرده که اگر در روی زمین افرادی گرامی‌تر از علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) وجود داشت خداوند به من دستور می‌داد که به واسطه آنان مباهله کنم، لکن خداوند به من دستور داد که به کمک آنان مباهله کنم، آنان برترین افرادند. 

برتری اهل بیت از آیات و روایات دیگری مانند آیه مودت (شوری:۲۳) حدیث سفینه، حدیث باب الحطة، حدیث نجوم و مانند آنها نیز به دست می‌آید.

بسیاری از شیعیان معتقدند امامان معصوم از نظر مقام و حقیقت، از تمام انبیای گذشته به جز حضرت محمد(ص) برترند؛ اگرچه از نظر جسمانی، در این دنیا پس از انبیا آمده‌اند. این اعتقاد بر اساس روایات متعددی است. قرآن کریم نیز مقام امامت را چنین بر مقام پیامبری برتری می‌دهد حضرت ابراهیم (ع) ابتدا پیامبر بود، سپس خداوند پس از آزمودن او، او را امام قرار داد و مقامی بالاتر بخشید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین جلالی

اهل بیت

حدیث ثقلین بیانگر مرجعیت علمی اهل بیت است، زیرا پیامبر (ص) از مسلمانان خواسته است که به قرآن و عترت او تمسک جویند تا گمراه نشوند.

نخستین و اساسی ترین منبع و مرجع علمی مسلمانان قرآن کریم است و پس از آن سنت پیامبر (ص) قرار دارد، و نقش اهل بیت در این باره این است که ترجمان قرآن و حافظان و ناقلان سنّت پیامبرند، بدون شک پیامبر (ص) بخش عظیمی از حقایق و معارف قرآن را برای مردم بیان کرد، ولی بخش دیگری را که شرایط بیان آنها فراهم نبود، یا مصلحت این بود که در زمان‌های بعد بیان شود را به عترت معصوم خود سپرد تا آنان آن را بیان کنند.  حاصل آن که: حفظ کامل آنچه توسط پیامبر (ص) بیان شده بود و تبیین آنچه بیان نشده بود به اهل بیت پیامبر سپرده شد.

راه شناخت درست قرآن و سنت پیامبر (ص) تمسک به اهل بیت پیامبر (ص) است، و بدین صورت آنان مرجع علمی مسلمانان در شناخت معارف و احکام دین می‌باشند.

ملاعلی قاری از علمای اهل سنت گفته است: «اهل بیت غالباً به صاحب بیت و احوال او از دیگران آگاه ترند، بنابراین، مراد از اهل بیت دانشمندان آنان و آگاهان به سیره پیامبر (ص) و واقفان بر راه و روش او، و دانایان به حُکم و حکمت او می‌باشد، به این جهت است که شایستگی آن را دارند که دوشادوش کتاب خدای سبحان قرار گیرند» 

ابن حجر نیز گفته است: «پیامبر (ص) بدان جهت قرآن و عترت را ثِقل نامیده است که ثِقل به چیزی که گرانبها و دارای اهمیت است گفته می‌شود، و قرآن و عترت این گونه‌اند، زیرا هر دو معدن علوم لدنی و اسرار و حکمت‌های عالی و احکام شرعی‌اند، بدین جهت بر تمسک به آن دو و فراگیری معرفت از آن دو تحریض و تأکید شده است. این تشویق و تأکید در مورد عترت مخصوص کسانی است که کتاب خدا و سنت رسول خدا (ص) را می‌شناسند، و آنها هستند که تا قیامت از قرآن جدا نخواهند شد» .

در آیه تطهیر


قرآن کریم در آیه تطهیر (احزاب:۳۳) اهل بیت پیامبر (ص) را به عنوان کسانی که خداوند آنان را از هرگونه پلیدی پاک کرده است معرفی نموده و از سوی دیگر یادآور شده است که حقایق متعالی و معارف مکنون قرآن را جز انسان‌های مطهّر از پلیدی‌ها درک نمی‌کنند  همان گونه که طهارت شرعی، شرط تماس بدن انسان با ظاهر قرآن است، طهارت روح و جان از رذایل نیز شرط فهم معارف و حقایق قرآن است، و هر چه معارف و حقایق لطیف‌تر و عمیق‌تر باشد، فهم آن به طهارت روحی بالاتر و عمیق‌تری نیاز دارد، و عالی‌ترین آن ملازم با عصمت است.  بنابراین، معارف و حقایق قرآن را به طور کامل و عمیق جز پیامبر (ص) و اهل بیت معصوم او کسی نمی‌داند، و برای درک این حقایق باید به آنان رجوع کرد.

امام صادق (علیه‌السلام) فرموده است:حقایق مربوط به گذشته و آینده و احکامی که حق و باطل را در مورد زندگی بشر از هم جدا می‌سازد، در قرآن وجود دارد، و ما آن را می‌دانیم. . همچنین فرموده است: «ما راسخان در علم هستیم و تأویل قرآن را می‌دانیم» ، احادیثی که از امامان اهل بیت (ع) در این باره روایت شده فراوان است.

واجبات پیروی از اهل بیت

در حدیث ثقلین

از حدیث ثقلین ، وجوب پیروی از اهل بیت نیز به روشنی به دست می‌آید، زیرا در این حدیث، نجات امت از گمراهی منوط به تمسک به کتاب خدا و اهل بیت پیامبر (ص) گردیده است، تمسّک به معنای درآویختن است، درآویختن به قرآن به شناخت دستورات قرآن و پیروی از آنهاست، همین گونه است درآویختن به اهل بیت، یعنی نخست باید دستورهای آنان را شناخت، سپس آنها را به کار بست.

در آیه اولو الامر

خداوند در آیه اولی الامر اطاعت از خود و رسول خود و اولی الأمر را واجب کرده است: «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاء امر خود را . با توجه به این که «اولی الأمر» بر «الرسول» عطف شده است، بدون این که فعل «أطیعوا» تکرار شود، معلوم می‌شود که ملاک وجوب اطاعت از اولی الأمر همان ملاک وجوب اطاعت از رسول خداست و اطاعت رسول خدا بدان جهت که رهبری الهی است و از مقام عصمت برخوردار است واجب گردیده و اگر او معصوم نبود، اطاعت از او بدون هیچ قید و شرطی واجب نمی‌شد، این مطلب در مورد اولی الأمر نیز جاری است، و آنان نیز به دلیل این که از صفت عصمت برخوردارند در آیه اطاعتشان به صورت مطلق واجب شده است.

بنابراین، آیه اولی الأمر علاوه بر معصوم بودن کسانی که پس از پیامبر (ص) در رهبری جامعه اسلامی جانشین او می‌باشند، بر وجوب اطاعت از آنان نیز دلالت می‌کند.

از طرفی آیه تطهیر و روایات مربوط به آن مصادیق اولی الأمرِ معصوم را معرفی کرده است، آنان چنان که گذشت اصحاب کساء هستند. پس، اطاعت از اهل بیت معصوم پیامبر (ص) به عنوان متولیان امر هدایت و رهبری امت اسلامی پس از آن حضرت، واجب است.

در حدیث سفینه

حدیث سفینه نوح نیز بر وجوب پیروی از اهل بیت دلالت می‌کند، زیرا در این حدیث پیامبر (ص) اهل بیت خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هر کس داخل آن شد از طوفان نجات یافت، و هر کس از داخل شدن به آن سرباز زد هلاک گردید.

ابن حجر مکی گفته است: «وجه تشبیه آنان به کشتی نوح این است که هر کس به خاطر تشکر از کسی که این شرافت را به آنان اعطا کرده است، آنها را دوست بدارد و عظیم شمارد و هدایت دانشمندان آنان را بگیرد و به کار بندد از تاریکی مخالفت‌ها نجات یافته و هر کس با آنان مخالفت کند در دریای کفران نعمت و پرتگاه‌های طغیان هلاک خواهد شد ». . وی درباره سند حدیث سفینه گفته است: «این حدیث از طُرُق مختلف که برخی از آنها برخی دیگر را تقویت می‌کند، روایت شده است» .

مودّت و محبّت اهل بیت


در وجوب محبّت اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نمی‌توان تردید کرد.

در آیه مودت «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» (شوری/۲۳) دوستی خویشاوندان پیامبر (ص) به عنوان مزد رسالت آن حضرت به شمار آمده است. مقصود از قُربی (خویشاوندان) در این آیه همان کسانی‌اند که آیه تطهیر در مورد آنان نازل شده است.

ابن حجر مکی پس از نقل روایات مربوط به وجوب محبّت اهل بیت گفته است: «از احادیث پیشین وجوب محبّت اهل بیت و حرمت شدید بغض نسبت به آنان معلوم شد. بیهقی و بغوی و دیگران بر وجوب محبت آنان تصریح کرده‌اند و شافعی در ابیاتی که از او نقل شده به آن تصریح کرده است، چنان که گفته است: 

«یا أهلَ بیتِ رسولِ اللّهِ حُبُّکُم..... فَرضٌ مِنَ اللّهِ فِی القرآنِ أنزَلَهُ»

فخرالدین رازی بر وجوب محبت اهل بیت این گونه استدلال کرده است: «شکی نیست که پیامبر (ص) علی، فاطمه، حسن و حسن (ع) را دوست می‌داشت، بر این اساس، این عمل بر همه امت واجب است زیرا خداوند فرموده است: و از او پیروی کنید تا هدایت شوید (اعراف۱۵۸). و نیز فرموده است: بگو: اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد. و نیز فرموده است: لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.» .

از مجموع آیات مربوط به مزد رسالت پیامبر (ص) به دست می‌آید که وی هیچ گونه مزد مادی و غیر مادی که به خود او بازگردد از مسلمانان نخواسته است، و اگر هم مودّت اهل بیت خود را به عنوان مزد رسالت خویش مطرح کرده است، در واقع به خود آنان باز می‌گردد: «قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِی إِلاَّ عَلَی اللَّهِ وَ هُوَ عَلی‏ کُلِّ شَی‏ءٍ شَهیدٌ: بگو: هر اجر و پاداشی از شما خواسته‌ام، برای خود شماست. اجر من فقط بر خداوند است».

ولایت و رهبری اهل بیت

ولایت و رهبری اهل بیت دلایل عقلی و نقلی بسیاری دارد.

از نظر عقل و با توجه به فلسفه امامت، عصمت یکی از مهم‌ترین شرایط امام است. آیاتی از قرآن نیز بر این مطلب دلالت می‌کند (ر.ک: آیه اولی الأمر و آیه صادقین).

از سوی دیگر، اهل بیت از ویژگی عصمت برخوردارند، بنابراین امامت و رهبری امت اسلامی پس از پیامبر گرامی (ص) به آنان اختصاص دارد.

علاوه بر این، اطاعت از اهل بیت چنان که گذشت واجب است. دلایل وجوب پیروی از اهل بیت اطلاق دارد و همه بایدها و نبایدهای مربوط به زندگی مسلمانان را شامل می‌شود و در این جهت تفاوتی میان مسایل عبادی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. به عنوان مثال در آیه اولی الأمر، اطاعت از اولی الأمر همان جایگاه و گستره‌ای را دارد که اطاعت از پیامبر (ص) دارد. اولی الأمر چنان که بیان گردید از ویژگی عصمت برخوردارند و این ویژگی به اهل بیت پیامبر (ص) اختصاص دارد.

از مباحث مربوط به مودت اهل بیت روشن می‌شود که مودت جنبه طریقی (مقدماتی) دارد و غرض اصلی این است که مردم راه حق را بشناسند و با پیمودن آن به سعادت و رستگاری برسند، شناخت راه حق و پیمودن آن نیز همه عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی، عبادی و سیاسی را دربر می‌گیرد.

نکته درخور توجه در این باره این است که در بسیاری از نقل‌های حدیث ثقلین، هم تمسک به اهل بیت بیان شده است و هم ولایت امیرالمؤمنین (ع). به عبارت دیگر در جریان غدیر خم، پیامبر گرامی (ص) هم درباره عترت و اهل بیت خود سخن گفت و مسلمانان را به پیروی از آنان سفارش کرد و هم امیرالمؤمنین (ع) را به عنوان ولی و رهبر امت اسلامی پس از خود معرفی کرد.  پیامبر (ص) با این کار نشان داد که ولایت و رهبری امیرالمؤمنین (ع) نخستین گام در جهت تحقق بخشیدن به مفاد حدیث ثقلین است.

نکته دیگر این که در برخی از نقل‌های حدیث ثقلین، از قرآن و اهل بیت با عنوان «خلیفتین» تعبیر شده است: إنّی ترکت فیکم خلیفتین: کتاب اللّه وأهل بیتی ، مطابق این حدیث، اهل بیت، جانشینان پیامبرند، و جانشینی آنان همه جانبه است.

در حدیث دیگری پس از بیان این که پیامبر (ص) قرآن و عترت را به عنوان دو میراث گرانبهای خود برای امت اسلامی معرفی کرده این مطلب بیان شده است که «زمین هیچ گاه از اهل بیت خالی نخواهد بود، زیرا اگر چنان شود، زمین بر اهلش خشم خواهد گرفت» سپس فرمود: خدایا تو هرگز زمین را از حجت خود خالی نخواهی گذاشت، آنان از نظر تعداد ‌اندک و از نظر منزلت در پیشگاهت بزرگ‌ترین مقام را دارند» . بنابراین، اهل بیت، حجت‌های خداوند بر زمین‌اند، و امامت و رهبری متعلق به حجت‌های خداوند است.

گواه دیگر بر این که حدیث ثقلین بر امامت اهل بیت (ع) دلالت می‌کند این است که امیرالمؤمنین (ع) در مواردی به آن احتجاج کرده‌اند که روز شوری از آن جمله است. .

مورد دیگر، احتجاج با طلحه ، عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقّاص است ، و مورد دیگر، احتجاج وی در زمان خلافت عثمان و در مسجد پیامبر، در برابر جمعی از صحابه است.

احمد ابن حنبل از ابوهریره روایت می‌کند که پیامبر (ص) به علی، حسن، حسین و فاطمه علیهم السلام نگریست و گفت: «انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم/من در جنگم با کسی که شما با او در جنگید و در صلح و آشتی‌ام با کسی که شما با او در صلحید.»  از این روایت نیز استفاده می‌شود که اطاعت از این افراد واجب است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین جلالی

چهارده معصوم

چهارده معصوم، چهارده تن که بنابر آموزه‌های شیعی از هر گونه گناه و اشتباه مبرّایند شامل پیامبر اکرم(ص) و سیزده نفر از اهل بیت آن حضرت. جز پیامبر اسلام، دیگر معصومان چهارده‌گانه عبارتند از دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) و امامان دوازده گانه شیعه .

ش‍یعیان این صفت چهارده تن را عصمت و دارندگان آن را معصوم می‌خوانند. این اعتقاد ناشی از آیه تطهیر، آیه اولو الامر، حدیث ثقلین و برخی آیات ، احادیث و شواهد دیگر است. امامان معصوم به ترتیب امامت عبارتند از:

  1. امیرالمومنین امام علی ابن ابیطالب علیه‌السلام (امامت : ۱۱-۴۰ق )

  2. حسن بن علی امام حسن مجتبی علیه‌السلام (امامت : ۴۰-۵۰ق )

  3. سید الشهداءامام حسین علیه‌السلام (امامت : ۵۰ -۶۱ق )

  4. زین العابدین امام سجاد علیه‌السلام (امامت :۶۱ -۹۴ق )

  5. محمد بن علی امام باقر علیه‌السلام (امامت :۹۴-۱۱۴ق )

  6. جعفر بن محمد امام صادق علیه‌السلام (امامت : ۱۱۴- ۱۴۸ق )

  7. موسی بن جعفر امام کاظم علیه‌السلام (امامت : ۱۴۸-۱۸۳ق )

  8. علی بن موسی امام رضا علیه‌السلام (امامت : ۱۸۳-۲۰۳ق )

  9. محمد بن علی امام جواد علیه‌السلام (امامت : ۲۰۳-۲۲۰ق )

  10. علی بن محمد امام هادی علیه‌السلام (امامت : ۲۲۰-۲۵۴ق )

  11. حسن ابن علی امام حسن عسکری علیه‌السلام (امامت : ۲۵۴-۲۶۰ق )

  12. حجت ابن الحسن امام مهدی علیه‌السلام (امامت : از ۲۶۰ق )

از نظر شیعه چهارده معصوم که شیعیان عمدتاً از آنان با عنوان اهل بیت یاد می‌کنند، دارای مقام عصمت هستند و به لحاظ تقوا و تاییدات الهی بر همه اصحاب برتری دارند و مودت و محبت ایشان بر مسلمانان واجب است. بنابر آموزه‌های شیعه، ولایت و رهبری مسلمانان بر عهده اهل بیت است و نیز مسلمانان باید در مسائل دینی، اهل بیت را مرجع خود بدانند و به ایشان مراجعه کنند.

موافقین ۱ مخالفین ۰
امیرحسین جلالی