سقیفهٔ بنی ساعده جایگاه و ایوانی سرپوشیده و دارای سقف در مدینه که مربوط به قبیله بنی ساعده بوده است و مردمان در مشاورات‌شان در آن گرد می‌آمده‌اند.

نام سقیفهٔ بنی‌ساعده (به عربیسقیفة بنی ساعدة) در میان مسلمانان معروف و مشهور است، به این دلیل که بلافاصله پس از درگذشت محمدپیامبر اسلام، عده‌ای از اصحاب وی که به انصار شهرت داشتند و اهل مدینه بودند در آن محل برای تعیین خلیفه بعد از پیامبر به دعوت سعد بن عباده رئیس قبیلهٔ خزرج جمع شدند، و بعد از جر و بحث‌های زیاد ، ابوبکر را به عنوان خلیفه انتخاب کردند.

بعد از درگذشت پیامبر گرامی خدا(ص) در تاریخ دوشنبه ۲۸ صفر سال یازدهم هجری تعدادی از انصار در سقیفهٔ بنی‌ساعده جمع شده بودند. زبیر بن عوام، طلحه،علی بن ابی‌طالب و یاران او در خانه دردانه نبوی فاطمه جمع بودند. عده‌ای از مهاجرین از جمله ابوبکر و عمر که از این اجتماع مطلع گشتند، خود را به آن‌جا رسانیدند. در اجتماع سقیفه مهاجرین، در حضور تمام خزرجیان ،سعد بن عباده از صحابه بزرگ پیامبر و رئیس عشیره بنی ساعده و خزرجیان در حالتی مریض در وسط جمعیت بود.

بحث بالا گرفت و ابتدا هر گروه فضیلتی از خویش بیان می‌کرد و خود را از گروه دیگر به امر خلافت محق‌تر می‌دانست. یکی از انصار از فضایل انصار گفت و ابوبکر در سخنرانی خود با قبول فضایل مهاجرین عنوان نمود که اعراب پس از درگذشت پیغمبر تنها فردی از قبیله خود پیامبر اطاعت خواهند نمود و انصار نمی‌توانند جامعه‌ای که محمد به وجود آورده‌اند را حفظ نمایند. بعد از آن‌که این‌کار نتیجه نداد، ابوبکر از هر دو گروه خواست تا از اختلاف دوری کنند و به عمر بن خطاب و ابوعبیده ابن الجراح اشاره کرد و از جمع خواست تا با یکی از آن دو بیعت کنند. در این لحظه عمر گفت که با وجود شخصی چون تو بر ما سزاوار نیست که خلیفهٔ مسلمین شویم.

سپس در این هنگام حباب ابن منذر از انصار و از مجاهدین  غزوه بدر پیشنهاد داد که دو امیر یکی از انصار و دیگری از مهاجرین انتخاب شوند. بعد از آن‌که سر و صدا و هیجان گروه خوابید عمر از ابوبکر خواست که دستش را جلو بیاورد و با او بیعت نمود. به‌دنبال او سایر مهاجرین و انصار نیز با ابوبکر بیعت نمودند. سقیفه هنگامی کاملاً به نفع ابوبکر شد که بنی اسلمیان که شاخه‌ای از خزرجیان بودند در تعدادی زیاد به مدینه آمدند و با ابوبکر بیعت کردند. بنی اسلمیان عشیره‌ای بودند که عشق و وفاداری‌شان به محمد شهرهٔ عام بود و به همین خاطر توسط نبی خدا(ص) به آنها عنوان مهاجرین اطلاق شد. بنی اسلم دشمنی دیرین با انصار داشتند. آنها حتی با اشاره عمر با سعد بن عباده که با ابوبکر بیعت نکرده بود نیز درگیر شدند.

ابن عباس روایت می‌کند که عمر در هنگام شرح واقعه سقیفه، در مورد شتابزده و بدون برنامه بودن بیعت با ابوبکر می‌گوید که «کاری شتاب‌زده (فلته) بود که خدا مردم را از شر آن نگه‌داشت.»

اما سرآخر همهی سقیفیان با ابوبکر پدر همسر رسول الله(ص) بیعت کردند و همان روز ابوبکر به عنوان اولین خلیفه مسلمانان برگزیده شد. حضرت علی پس از شنیدن این خبر فرمود: به خدا سوگند! هرگز فکر نمی کردم و به خاطرم خطور نمی کرد که عرب بعد از پیامبر، امامت و رهبری را از اهل بیت او بگردانند.

پس از آن امام سکوت گزید و صبر پیشه نمود.

اما ...

عمر بن خطاب امان نداد و به گروهی از یارانش به منزل حضرت هجوم برده و ایشان را تهدید کردند که اگر در را باز نکنید در را خواهیم سوزاند و به زور شما را به بیعت با امیرالمؤمنین ابوبکر خواهیم برد. اما هیچ یک از اهالی خانه در را باز نکردند. پس از آن ابوبکر در را آتش زد و در نیم سوخته را با پا باز کرد. در آن هنگام کوثر رسول الله فاطمه(سلام الله علیها) به پشت در رفت و در را نگه داشت اما عمر باز لگد دیگری به در زد وبا این ضربه فاطمه در میان در و دیوار ماند وفرزند چند ماهه اش محسن(ره) در شکم مادر سقط گشت.

آنان به داخل خانه یورش برده و پا هایشان را بر روی دست فاطمه گذاشت و از روی آن رد گشتند. آن ها حضرت علی را با غل و زنجیر به نزد ابوبکر بردند و از او به زور و تهدید شمشیر بیعت گرفتند.