حدیث ثقلین بیانگر مرجعیت علمی اهل بیت است، زیرا پیامبر (ص) از مسلمانان خواسته است که به قرآن و عترت او تمسک جویند تا گمراه نشوند.

نخستین و اساسی ترین منبع و مرجع علمی مسلمانان قرآن کریم است و پس از آن سنت پیامبر (ص) قرار دارد، و نقش اهل بیت در این باره این است که ترجمان قرآن و حافظان و ناقلان سنّت پیامبرند، بدون شک پیامبر (ص) بخش عظیمی از حقایق و معارف قرآن را برای مردم بیان کرد، ولی بخش دیگری را که شرایط بیان آنها فراهم نبود، یا مصلحت این بود که در زمان‌های بعد بیان شود را به عترت معصوم خود سپرد تا آنان آن را بیان کنند.  حاصل آن که: حفظ کامل آنچه توسط پیامبر (ص) بیان شده بود و تبیین آنچه بیان نشده بود به اهل بیت پیامبر سپرده شد.

راه شناخت درست قرآن و سنت پیامبر (ص) تمسک به اهل بیت پیامبر (ص) است، و بدین صورت آنان مرجع علمی مسلمانان در شناخت معارف و احکام دین می‌باشند.

ملاعلی قاری از علمای اهل سنت گفته است: «اهل بیت غالباً به صاحب بیت و احوال او از دیگران آگاه ترند، بنابراین، مراد از اهل بیت دانشمندان آنان و آگاهان به سیره پیامبر (ص) و واقفان بر راه و روش او، و دانایان به حُکم و حکمت او می‌باشد، به این جهت است که شایستگی آن را دارند که دوشادوش کتاب خدای سبحان قرار گیرند» 

ابن حجر نیز گفته است: «پیامبر (ص) بدان جهت قرآن و عترت را ثِقل نامیده است که ثِقل به چیزی که گرانبها و دارای اهمیت است گفته می‌شود، و قرآن و عترت این گونه‌اند، زیرا هر دو معدن علوم لدنی و اسرار و حکمت‌های عالی و احکام شرعی‌اند، بدین جهت بر تمسک به آن دو و فراگیری معرفت از آن دو تحریض و تأکید شده است. این تشویق و تأکید در مورد عترت مخصوص کسانی است که کتاب خدا و سنت رسول خدا (ص) را می‌شناسند، و آنها هستند که تا قیامت از قرآن جدا نخواهند شد» .

در آیه تطهیر


قرآن کریم در آیه تطهیر (احزاب:۳۳) اهل بیت پیامبر (ص) را به عنوان کسانی که خداوند آنان را از هرگونه پلیدی پاک کرده است معرفی نموده و از سوی دیگر یادآور شده است که حقایق متعالی و معارف مکنون قرآن را جز انسان‌های مطهّر از پلیدی‌ها درک نمی‌کنند  همان گونه که طهارت شرعی، شرط تماس بدن انسان با ظاهر قرآن است، طهارت روح و جان از رذایل نیز شرط فهم معارف و حقایق قرآن است، و هر چه معارف و حقایق لطیف‌تر و عمیق‌تر باشد، فهم آن به طهارت روحی بالاتر و عمیق‌تری نیاز دارد، و عالی‌ترین آن ملازم با عصمت است.  بنابراین، معارف و حقایق قرآن را به طور کامل و عمیق جز پیامبر (ص) و اهل بیت معصوم او کسی نمی‌داند، و برای درک این حقایق باید به آنان رجوع کرد.

امام صادق (علیه‌السلام) فرموده است:حقایق مربوط به گذشته و آینده و احکامی که حق و باطل را در مورد زندگی بشر از هم جدا می‌سازد، در قرآن وجود دارد، و ما آن را می‌دانیم. . همچنین فرموده است: «ما راسخان در علم هستیم و تأویل قرآن را می‌دانیم» ، احادیثی که از امامان اهل بیت (ع) در این باره روایت شده فراوان است.

واجبات پیروی از اهل بیت

در حدیث ثقلین

از حدیث ثقلین ، وجوب پیروی از اهل بیت نیز به روشنی به دست می‌آید، زیرا در این حدیث، نجات امت از گمراهی منوط به تمسک به کتاب خدا و اهل بیت پیامبر (ص) گردیده است، تمسّک به معنای درآویختن است، درآویختن به قرآن به شناخت دستورات قرآن و پیروی از آنهاست، همین گونه است درآویختن به اهل بیت، یعنی نخست باید دستورهای آنان را شناخت، سپس آنها را به کار بست.

در آیه اولو الامر

خداوند در آیه اولی الامر اطاعت از خود و رسول خود و اولی الأمر را واجب کرده است: «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاء امر خود را . با توجه به این که «اولی الأمر» بر «الرسول» عطف شده است، بدون این که فعل «أطیعوا» تکرار شود، معلوم می‌شود که ملاک وجوب اطاعت از اولی الأمر همان ملاک وجوب اطاعت از رسول خداست و اطاعت رسول خدا بدان جهت که رهبری الهی است و از مقام عصمت برخوردار است واجب گردیده و اگر او معصوم نبود، اطاعت از او بدون هیچ قید و شرطی واجب نمی‌شد، این مطلب در مورد اولی الأمر نیز جاری است، و آنان نیز به دلیل این که از صفت عصمت برخوردارند در آیه اطاعتشان به صورت مطلق واجب شده است.

بنابراین، آیه اولی الأمر علاوه بر معصوم بودن کسانی که پس از پیامبر (ص) در رهبری جامعه اسلامی جانشین او می‌باشند، بر وجوب اطاعت از آنان نیز دلالت می‌کند.

از طرفی آیه تطهیر و روایات مربوط به آن مصادیق اولی الأمرِ معصوم را معرفی کرده است، آنان چنان که گذشت اصحاب کساء هستند. پس، اطاعت از اهل بیت معصوم پیامبر (ص) به عنوان متولیان امر هدایت و رهبری امت اسلامی پس از آن حضرت، واجب است.

در حدیث سفینه

حدیث سفینه نوح نیز بر وجوب پیروی از اهل بیت دلالت می‌کند، زیرا در این حدیث پیامبر (ص) اهل بیت خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هر کس داخل آن شد از طوفان نجات یافت، و هر کس از داخل شدن به آن سرباز زد هلاک گردید.

ابن حجر مکی گفته است: «وجه تشبیه آنان به کشتی نوح این است که هر کس به خاطر تشکر از کسی که این شرافت را به آنان اعطا کرده است، آنها را دوست بدارد و عظیم شمارد و هدایت دانشمندان آنان را بگیرد و به کار بندد از تاریکی مخالفت‌ها نجات یافته و هر کس با آنان مخالفت کند در دریای کفران نعمت و پرتگاه‌های طغیان هلاک خواهد شد ». . وی درباره سند حدیث سفینه گفته است: «این حدیث از طُرُق مختلف که برخی از آنها برخی دیگر را تقویت می‌کند، روایت شده است» .

مودّت و محبّت اهل بیت


در وجوب محبّت اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نمی‌توان تردید کرد.

در آیه مودت «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» (شوری/۲۳) دوستی خویشاوندان پیامبر (ص) به عنوان مزد رسالت آن حضرت به شمار آمده است. مقصود از قُربی (خویشاوندان) در این آیه همان کسانی‌اند که آیه تطهیر در مورد آنان نازل شده است.

ابن حجر مکی پس از نقل روایات مربوط به وجوب محبّت اهل بیت گفته است: «از احادیث پیشین وجوب محبّت اهل بیت و حرمت شدید بغض نسبت به آنان معلوم شد. بیهقی و بغوی و دیگران بر وجوب محبت آنان تصریح کرده‌اند و شافعی در ابیاتی که از او نقل شده به آن تصریح کرده است، چنان که گفته است: 

«یا أهلَ بیتِ رسولِ اللّهِ حُبُّکُم..... فَرضٌ مِنَ اللّهِ فِی القرآنِ أنزَلَهُ»

فخرالدین رازی بر وجوب محبت اهل بیت این گونه استدلال کرده است: «شکی نیست که پیامبر (ص) علی، فاطمه، حسن و حسن (ع) را دوست می‌داشت، بر این اساس، این عمل بر همه امت واجب است زیرا خداوند فرموده است: و از او پیروی کنید تا هدایت شوید (اعراف۱۵۸). و نیز فرموده است: بگو: اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد. و نیز فرموده است: لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.» .

از مجموع آیات مربوط به مزد رسالت پیامبر (ص) به دست می‌آید که وی هیچ گونه مزد مادی و غیر مادی که به خود او بازگردد از مسلمانان نخواسته است، و اگر هم مودّت اهل بیت خود را به عنوان مزد رسالت خویش مطرح کرده است، در واقع به خود آنان باز می‌گردد: «قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِی إِلاَّ عَلَی اللَّهِ وَ هُوَ عَلی‏ کُلِّ شَی‏ءٍ شَهیدٌ: بگو: هر اجر و پاداشی از شما خواسته‌ام، برای خود شماست. اجر من فقط بر خداوند است».

ولایت و رهبری اهل بیت

ولایت و رهبری اهل بیت دلایل عقلی و نقلی بسیاری دارد.

از نظر عقل و با توجه به فلسفه امامت، عصمت یکی از مهم‌ترین شرایط امام است. آیاتی از قرآن نیز بر این مطلب دلالت می‌کند (ر.ک: آیه اولی الأمر و آیه صادقین).

از سوی دیگر، اهل بیت از ویژگی عصمت برخوردارند، بنابراین امامت و رهبری امت اسلامی پس از پیامبر گرامی (ص) به آنان اختصاص دارد.

علاوه بر این، اطاعت از اهل بیت چنان که گذشت واجب است. دلایل وجوب پیروی از اهل بیت اطلاق دارد و همه بایدها و نبایدهای مربوط به زندگی مسلمانان را شامل می‌شود و در این جهت تفاوتی میان مسایل عبادی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. به عنوان مثال در آیه اولی الأمر، اطاعت از اولی الأمر همان جایگاه و گستره‌ای را دارد که اطاعت از پیامبر (ص) دارد. اولی الأمر چنان که بیان گردید از ویژگی عصمت برخوردارند و این ویژگی به اهل بیت پیامبر (ص) اختصاص دارد.

از مباحث مربوط به مودت اهل بیت روشن می‌شود که مودت جنبه طریقی (مقدماتی) دارد و غرض اصلی این است که مردم راه حق را بشناسند و با پیمودن آن به سعادت و رستگاری برسند، شناخت راه حق و پیمودن آن نیز همه عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی، عبادی و سیاسی را دربر می‌گیرد.

نکته درخور توجه در این باره این است که در بسیاری از نقل‌های حدیث ثقلین، هم تمسک به اهل بیت بیان شده است و هم ولایت امیرالمؤمنین (ع). به عبارت دیگر در جریان غدیر خم، پیامبر گرامی (ص) هم درباره عترت و اهل بیت خود سخن گفت و مسلمانان را به پیروی از آنان سفارش کرد و هم امیرالمؤمنین (ع) را به عنوان ولی و رهبر امت اسلامی پس از خود معرفی کرد.  پیامبر (ص) با این کار نشان داد که ولایت و رهبری امیرالمؤمنین (ع) نخستین گام در جهت تحقق بخشیدن به مفاد حدیث ثقلین است.

نکته دیگر این که در برخی از نقل‌های حدیث ثقلین، از قرآن و اهل بیت با عنوان «خلیفتین» تعبیر شده است: إنّی ترکت فیکم خلیفتین: کتاب اللّه وأهل بیتی ، مطابق این حدیث، اهل بیت، جانشینان پیامبرند، و جانشینی آنان همه جانبه است.

در حدیث دیگری پس از بیان این که پیامبر (ص) قرآن و عترت را به عنوان دو میراث گرانبهای خود برای امت اسلامی معرفی کرده این مطلب بیان شده است که «زمین هیچ گاه از اهل بیت خالی نخواهد بود، زیرا اگر چنان شود، زمین بر اهلش خشم خواهد گرفت» سپس فرمود: خدایا تو هرگز زمین را از حجت خود خالی نخواهی گذاشت، آنان از نظر تعداد ‌اندک و از نظر منزلت در پیشگاهت بزرگ‌ترین مقام را دارند» . بنابراین، اهل بیت، حجت‌های خداوند بر زمین‌اند، و امامت و رهبری متعلق به حجت‌های خداوند است.

گواه دیگر بر این که حدیث ثقلین بر امامت اهل بیت (ع) دلالت می‌کند این است که امیرالمؤمنین (ع) در مواردی به آن احتجاج کرده‌اند که روز شوری از آن جمله است. .

مورد دیگر، احتجاج با طلحه ، عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقّاص است ، و مورد دیگر، احتجاج وی در زمان خلافت عثمان و در مسجد پیامبر، در برابر جمعی از صحابه است.

احمد ابن حنبل از ابوهریره روایت می‌کند که پیامبر (ص) به علی، حسن، حسین و فاطمه علیهم السلام نگریست و گفت: «انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم/من در جنگم با کسی که شما با او در جنگید و در صلح و آشتی‌ام با کسی که شما با او در صلحید.»  از این روایت نیز استفاده می‌شود که اطاعت از این افراد واجب است.